آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
هزینه دندانهای مصنوعی بر پایه ایمپلنت چقدر است؟ | 0 | 10 | partnovin1 |
اثربخشی و تاثیرات حرکات شکم در بدنسازی با دستگاه | 0 | 11 | partnovin1 |
آنتیبیوتیک آزمایشگاهی چیست؟ | 0 | 44 | webrrr |
صفحه نمایشگر مات چیست؟ | 0 | 44 | webrrr |
دکتر پیمان زندی جراح مغز و اعصاب در سنندچ کیست ؟ | 0 | 42 | dr-peymanzandi |
خرید هاست از آتنا هاست | 0 | 56 | reyhanehseo82 |
خرید هاست | 0 | 45 | reyhanehseo82 |
سیتوژنتیک چیست؟ | 0 | 52 | ari1 |
مدل لباس مردانه Brunello Cucinelli | 11 | 695 | aliha |
5 تا از برترین فروشگاه های لوازم جانبی خودرو | 0 | 253 | enasb |
☻☻دانلود نرم افزار ردیاب کاملا رایگان☻☻ | 7 | 839 | stelock |
جلوگیری از سرقت خودرو های ایرانی | 0 | 245 | stelock |
استراحتگاه اسفند ۱۴۰۱ | 3 | 371 | admin |
اعطای نمایندگی استیلاک | 0 | 338 | stelock |
معرفی و خرید باسکول دنا توزین | 0 | 298 | allscalee |
راهنمای خرید سرور؛ زنبیلو بردار و بیار! | 0 | 431 | b0003 |
نمایندگی چرخ گوشت صنعتی الکتروکار | 0 | 260 | allscalee |
داستان عاشقانه درد عاشقی
هر نگاه بستگی به احساسی که در آن نهفته است، سنگینی خاص خودش را دارد
و نگاهی که گرمای عشق در آن نهفته باشد، بدون آن که احساس کنی، تنت را می سوزاند
اولین بار که سنگینی یک نگاه سوزنده را احساس کرد، یک بعد از ظهر سرد زمستانی بود
برچسب ها : داستان عاشقانه درد عاشقی,داستان عاشقانه,داستان,داستان غمگین,داستان جدید,داستان عاشقانه جدید,داستان غمگین جدید,داستان اشک آور,داستان ناراحت کننده,داستان اغما,داستان عشق,داستان عاشقی,داستان درد عاشقی,
داستان خواندنی مولوی و شراب
داستان بسیار زیبای مولوی و شراب
برچسب ها : پیام داستان,حکایت و داستان - شراب,داستان خواندنی مولوی و شراب,مولوی +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه مولوی +عکس,بیوگرافی مولوی,همسر واقعی مولوی,بیوگرافی همسر مولوی,بیوگرافی و عکس مولوی,همسر و فرزندان مولوی,بیوگرافی کامل مولوی,مولوی +بیوگرافی و عکس,مولوی و همسرش,زندگینامه مولوی + عکس,آثار منثور مولوی,آثار منظوم مولوی,آثار مولوی,آرامگاه مولوی,اشعار مولوی,اصلیت مولوی,
داستان وقتی عشق مرده است
مرد:
در آغوش کاناپه مهربانم در آرامش کامل خوابیده ام که صدای زنگ آیفون تمرکزم را به هم می زند.
نگاهی به مانیتور آیفون می اندازم و یک زن را می بینم که ابلهانه به دوربین زُل زده است.
چقدر احمق و آشنا به نظر می رسد... خدای من! زنم است!
برچسب ها : داستان وقتی عشق مرده است,مرگ عشق,داستان کوتاه ایرانی,داستان عاشقانه,داستان عشق مرده,زنده ام به عشق مردن - داستان علشقانه,بهترین داستان های عاشقانه,جدیدترین داستان های عاشقانه,داستان جالب و غم ناک,داستان دردناک,داستان زندگیم,داستان عاشقانه واقعی “عشق در جنگ”,داستان های عاشقانه مرداد 92,داستان های عاشقی,سایت داستان عاشقانه,غم ناکترین داستان ها,