امروز: پنجشنبه 27 اردیبهشت 1403
عنوان عکس اسلایدر عنوان عکس اسلایدر عنوان عکس اسلایدر
نویسنده:
تاریخ: چهارشنبه 19 خرداد 1395
دسته:
بازدید: 885
شعر زیبای مردم شهر به گوشید
مردم شهر به گوشید ؟
امشب همه ی میکده را سیر بنوشید ...
با مردم این کوچه و آن کوچه بجوشید ...
دیوانه و عاقل همگی جامه بپوشید ...
در شادی این کودک و آن پیر زمینگیر و فلان بسته به زنجیر وزن و مرد بکوشید ...
امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که بر باد فنا رفت ...
نخور جان برادر به خدا حسرت دیروز عذاب است ...
مردم شهر به هوشید ...
هر چه دارید و ندارید بپوشید و برقصید و بخندید که امشب سر هر کوچه خدا هست ...

برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نویسنده:
تاریخ: شنبه 11 اردیبهشت 1395
دسته:
بازدید: 798
مجموعه اشعار زیبا از فاضل نظری

آثار فاضل نظری

جدیدترین اشعار فاضل نظری

لبخند و تلخند | www.sadi7.ir

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است
 
قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است
 
تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است
 
باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق
آشنایم کن ولی نا آشنایی بهتر است
 
فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست
دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است
 
هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست
اینکه در آیینه گیسو می گشایی بهتر است
 
کاش دست دوستی هرگز نمی دادی به من
« آرزوی وصل » از « بیم جدایی » بهتر است

برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
نویسنده:
تاریخ: چهارشنبه 15 مرداد 1393
بازدید: 1618

کارت عروسی

 

برای دیدن سری عکس نوشته های کارت عروسی به ادامه مطلب بروید.surprise

با اشتراک گذاری این مطلب در شبکه های اجتماعی،

ما را برای ادامه راهمان دلگرم کنید!


برچسب ها : ,,,,,
نویسنده:
تاریخ: یکشنبه 12 مرداد 1393
دسته:
بازدید: 516
راز نگاه

من راز نگاهت را،  از آینه پرسیدم
چشمان نجیبت را ، از دور پرستیدم
باران شدم و چون اشک،  بر عشق تو باریدم
من شمع وجودم را ، به مهر تو بخشیدم
مثل گل نیلوفر ، چشم تو بهاری شد
از پیش دلم آرام،  رفتی و نفهمیدم
مرز دل و چشم تو ، از شهر افق پیداست
من سرخی گل ها را ، در خنده تو دیدم
در شهر اقاقی ها ، تو پاک ترین عشقی
من راز شکفتن را ، از باغ دلت چیدم
لبخند زدی آرام ، بر گونه غمگینم 
 من با گل لبخندت،  بر حادثه خندیدم
ای کاش دو چشم تو ، سر فصل افق ها بود
 آن وقت ترا هر صبح ، از پنجره می دیدم
وقتی گل آرامش ، در باغ دلم رویید
 گلبرگ وجودم را ، بر عشق تو پیچیدم
خورشید شدی و رفتی،  تا اوج شکوفایی
من از عطش عشقت،  بر آینه تابیدم

 

 

              ((بقیه در ادامه مطلب))


برچسب ها : ,

ليست صفحات

تعداد صفحات : 2