آدمها را نمی توان شناخت ...
مگر در زمان های حساس !
مثلا وقتی که با خودت می گویی اگر فلان کار را بکند یعنی دوستم دارد یعنی مهم هستم ...
اما برخلاف انتظارت عمل می کند !
و تو چقدر فرو می ریزی در خودت ....
یاد حرف هایش می افتی ...
یاد " دروغ هایش " !
و هی با خودت کلنجار می روی که بهانه بیاوری ... بهانه ی محکمی که دلت را قانع کند
" نمی شود "
تَه تَه دلت می دانی
" نمی شود "
تصمیم می گیری بگذری و بگذاری اش کنار !
اما دلت همیشه منتظر است که درست شود.
" نمی شود "
آدمها عوض نمی شوند ...!
مهلت دادن چیز خوبی نیست فقط بد بودن شان را پُر رنگ تر می کند !
لایق بودن اجباری نیست بعضی ها ندارند !
وای از بعضی ها ....

یه روزی همه زخم های زندگی خوب میشه،
اما بعضی حرفا هیچوقت فراموش نمیشه.
نه که چون حرف تلخه،
نه،
چون کسی بهت میگه که انتظارشو نداشتی...
رفتار بعضی آدما،
هیچوقت از ذهنت پاک نمیشه.
شاید اون رفتار از نظر خیلیا بد نباشه،
اما فقط خود تویی که میفهمی
چقدر بخاطر رفتارش داغون شدی.
بعضی وقتا،
باید سکوت کنی
و فقط بخاطر خودت پیگیر چیزی نشی،
اما هیچوقت هم یادت نمیره
که چی بهت گذشت، تا گذشت.... :-(

ﻧﮕﻔﺘﯽ ﺑﻤــــــــــــــﺎن‧‧‧‧‧
ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻣــــــﻦ ﺁﺩﻡ ﺭﻓﺘــﻦ‧‧‧‧ ﻧﺒــﻮﺩﻡ‧‧‧‧‧‧
ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﺳﺘـــﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ
ﺩﺳﺘــﺎﻧﺖ ﺭﺑﻮﺩﻡ‧‧‧‧‧‧‧
ﺍﻋﺘـــــــــﺮﺍﺽ ﻧﮑﺮﺩﯼ‧‧‧‧‧
ﻭ ﻣــــــــــﻦ ﺣﺲ ﮐﺮﺩﻡ.... ﺑــﻮﺩﻧﻢ‧‧‧‧ مهم
نبودہﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧـــﮕﻔﺘﯽ‧‧‧‧‧‧‧
ﻭ ﻣــــــــﻦ ﺭﻓـــــــــﺘﻢ‧‧‧‧‧‧‧‧
ﻭ ﺗـــــــــﻮ ﺭﻓﺘﻨـــﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ.… … ﺳـــــــــــﮑﻮﺕ
ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﺮﺩﯼ‧‧‧‧‧‧
ﺍﯾﻦ ﺳـــــــﮑﻮﺕ ﺗــــﻮ ﻣﺮﺍ..... ﺷﮑﺴـــت.

عادت ندارم ،
درد دلم را ،
به کسی بگویم . . . . ! ! !
پس خاکش میکنم ،
زیر چهره ی خندانم . . . .
تا همه فکر کنند ،
نه دردی دارم و نه قلبی . . . .
با نظراتتون ما رو حمایت کنید
ممنون